کلینیک دکتر آویرین | مشاوره روانشناسی

درونگرا هستید یا برونگرا؟

فهرست مطالب

درون‌گرا، برونگرا یا میانگرا: شخصیت شما کدام است؟

درونگرا هستید یا برونگرا؟ در دنیای امروز، شناخت شخصیت خود و دیگران یکی از مهم‌ترین گام‌ها برای داشتن روابط اجتماعی بهتر و تصمیم‌گیری‌های دقیق‌تر است. یکی از شاخص‌ترین طبقه‌بندی‌ها در این زمینه، تقسیم‌بندی افراد به دو دسته‌ی درون‌گرا و برون‌گرا است. در این مقاله قصد داریم به تفاوت‌های اصلی این دو شخصیت، نحوه‌ی تعامل آن‌ها با محیط، و مزایای هر یک بپردازیم.

 

 تعریف علمی درونگرایی و برونگرایی: در جستجوی تمایلات شخصیتی

درونگرایی و برونگرایی از کلیدی‌ترین ویژگی‌های شخصیتی هستند که به روشی که فرد انرژی روانی خود را به دست می‌آورد و تعاملات اجتماعی را مدیریت می‌کند اشاره دارند.

درونگراها معمولاً انرژی خود را از درون و از طریق فعالیت‌های فردی و خلوت به‌دست می‌آورند. این افراد معمولاً به فعالیت‌هایی علاقه‌مندند که به تمرکز، تفکر و توجه به جزئیات نیاز دارد. به همین دلیل، درونگراها ممکن است در جمعیت‌های شلوغ یا محیط‌های پرانرژی احساس خستگی کنند و برای بازیابی انرژی خود به زمان و فضای فردی نیاز داشته باشند.

در مقابل، برونگراها افرادی هستند که انرژی روانی خود را از دنیای بیرون و تعاملات اجتماعی به دست می‌آورند. آن‌ها معمولاً به ارتباطات و فعالیت‌های گروهی علاقه دارند و به‌راحتی با افراد جدید ارتباط برقرار می‌کنند.

این ویژگی‌ها که به‌طور طبیعی در طیف‌های مختلفی بروز می‌کنند، تحت تأثیر عوامل ژنتیکی و محیطی نیز هستند. همچنین، میزان درونگرایی و برونگرایی فرد ثابت نیست و ممکن است در طول زمان یا در شرایط مختلف تغییر کند. این تغییرات می‌توانند از سطح تعاملات اجتماعی تا تصمیمات شغلی و سبک‌های زندگی فرد را تحت تأثیر قرار دهند.

 

 دیدگاه کارل گوستاو یونگ (Carl Gustav Jung) در خصوص درونگرایی و برونگرایی

کارل گوستاو یونگ، روانکاو و نظریه‌پرداز برجسته، از اولین کسانی بود که به مفهوم درونگرایی و برونگرایی در روانشناسی پرداخت و این دو ویژگی را به‌عنوان پایه و اساس درک روانشناختی انسان تعریف کرد. یونگ در نظریه خود درونگرایی را به‌عنوان حالتی تعریف کرد که در آن فرد به‌سمت دنیای درونی خود و افکار و ایده‌هایش متمایل است و انرژی خود را از خلوت و تنهایی به‌دست می‌آورد. او بر این باور بود که درونگراها به‌دلیل این ویژگی، از روابط اجتماعی پیچیده اجتناب کرده و به‌جای آن به خودشناسی و عمق‌نگری تمایل دارند. یونگ این ویژگی را به‌عنوان نوعی مکانیسم درونی می‌دید که به افراد کمک می‌کند با جهان بیرونی تعامل سازنده‌ای داشته باشند.

در مقابل، یونگ برونگرایی را به‌عنوان حالتی توصیف کرد که در آن فرد به‌سمت دنیای بیرونی و اشیا و افراد دیگر متمایل است. او معتقد بود که برونگراها تمایل دارند تا انرژی خود را از دنیای بیرون و از طریق تعاملات اجتماعی به‌دست آورند. به نظر یونگ، این دو ویژگی شخصیتی کاملاً در تقابل نیستند، بلکه می‌توانند در هر فرد به میزان متفاوتی وجود داشته باشند. یونگ تأکید داشت که افراد باید بتوانند تعادل مناسبی بین این دو ویژگی برقرار کنند تا به رشد و تعادل روانی برسند.

 

تعریف آیزنک (Hans Eysenck) از درونگرایی و برونگرایی در شخصیت‌شناسی

هانس آیزنک، یکی از پیشگامان روانشناسی شخصیت، با ارائه نظریه‌ای که در آن شخصیت بر اساس سه ویژگی اصلی شکل می‌گیرد، درونگرایی و برونگرایی را به‌عنوان یکی از ابعاد اساسی شخصیت معرفی کرد. آیزنک بر این باور بود که این دو ویژگی تا حد زیادی تحت تأثیر عوامل زیستی و عصبی هستند و هر فرد به‌دلیل ویژگی‌های خاص سیستم عصبی خود در طیف درونگرا یا برونگرا قرار می‌گیرد. او معتقد بود که درونگراها به‌دلیل ویژگی‌های عصبی خاص، به تحریکات کمتر و محیط‌های آرام‌تر واکنش مثبت‌تری نشان می‌دهند و این باعث می‌شود که بیشتر در فعالیت‌های فردی و شخصی شرکت کنند.

در مقابل، برونگراها به‌دلیل تمایل به تحریک‌پذیری و واکنش سریع‌تر به محیط اطراف، بیشتر به فعالیت‌های اجتماعی و جمعی علاقه‌مندند و از این طریق انرژی خود را تأمین می‌کنند. آیزنک در نظریه‌ی شخصیت‌شناسی خود با استفاده از ابزارهای اندازه‌گیری دقیق و علمی تلاش کرد تا به‌طور عینی تفاوت‌های زیستی و روانی بین این دو ویژگی را شناسایی کند و آن‌ها را به‌عنوان بخشی از الگوی اصلی شخصیت انسان به رسمیت بشناسد.

 

تست شخصیتی آیزنک: سنجش درونگرایی و برونگرایی چگونه است؟

تست شخصیتی آیزنک، که توسط هانس و همسرش سیبیل آیزنک طراحی شد، به‌عنوان ابزاری معتبر برای سنجش درونگرایی و برونگرایی در مطالعات روانشناسی شخصیت استفاده می‌شود. این آزمون شامل پرسش‌هایی است که به فرد کمک می‌کند تا میزان تمایل خود به درونگرایی یا برونگرایی را شناسایی کند. سؤالات این آزمون به‌صورت هدفمند طراحی شده‌اند تا جنبه‌های مختلف شخصیتی فرد، مانند نیاز به تعاملات اجتماعی و تمایل به تنهایی یا سکوت، سنجیده شود.

این آزمون به‌دلیل جامعیت و دقت بالا، به‌طور گسترده در حوزه‌های مختلف مانند مشاوره شغلی و روانشناسی بالینی استفاده می‌شود. هدف از این تست، نه تنها شناخت تمایلات فردی درونگرایی و برونگرایی، بلکه کمک به فرد در شناخت بهتر نقاط قوت و ضعف شخصیتی خود است. به همین دلیل، این آزمون به‌عنوان ابزاری مؤثر در خودشناسی و تعیین الگوهای رفتاری افراد مورد توجه قرار گرفته است.

 

درونگرایی یا برونگرایی: کدام ویژگی بهتر است؟

در بحث برتری درونگرایی و برونگرایی، روانشناسان به این نتیجه رسیده‌اند که نمی‌توان یک ویژگی را به‌طور مطلق بهتر از دیگری دانست، چرا که هر کدام از این تمایلات شخصیتی مزایا و معایب خاص خود را دارند و بسته به شرایط و محیط، ممکن است مؤثرتر باشند. افراد درونگرا معمولاً در فعالیت‌هایی که نیاز به تمرکز، دقت و کار مستقل دارند، موفق‌تر عمل می‌کنند. آن‌ها از محیط‌های آرام و خلوت بهره می‌برند و می‌توانند در موقعیت‌هایی که نیاز به تفکر عمیق یا حل مسائل پیچیده دارند، عملکرد بهتری داشته باشند.

در مقابل، افراد برونگرا در محیط‌هایی که نیاز به تعاملات اجتماعی و کار تیمی دارند، موفق‌ترند و در شبکه‌سازی و ارتباطات قوی‌تر عمل می‌کنند. در نتیجه، انتخاب بهتر به شرایط و نوع فعالیت‌ها و تعاملات مورد نیاز در زندگی فرد بستگی دارد. روانشناسان بر این باورند که افراد باید با شناخت تمایلات شخصیتی خود، نقاط قوتشان را در محیط‌هایی که نیازمند آن‌هاست به‌کار بگیرند و از طریق شناخت محدودیت‌ها، برای تقویت نقاط ضعف خود تلاش کنند.

 

بررسی مدل پنج عاملی شخصیت (Big Five) در تعیین ویژگی‌های درونگرایی و برونگرایی

مدل پنج عاملی شخصیت، که به‌عنوان یکی از جامع‌ترین و معتبرترین مدل‌های شخصیت‌شناسی شناخته می‌شود، ویژگی‌های اصلی شخصیت را در پنج بُعد مورد ارزیابی قرار می‌دهد این ویژگی ها عبارتند از:

  1. برونگرایی
  2. پذیرندگی
  3. وظیفه‌شناسی
  4. روان‌رنجوری
  5. گشودگی به تجربه

 

در این مدل، برونگرایی به‌عنوان یکی از پنج ویژگی اصلی در طیفی قرار می‌گیرد که افراد در یک سر آن به‌طور کامل برونگرا و در سر دیگر آن درونگرا هستند. این مدل به دلیل تأکید بر طیف‌ها، به جای قطبی‌سازی، به فرد کمک می‌کند تا درونگرایی و برونگرایی خود را به‌صورت نسبی ببیند و بداند که امکان همزیستی این دو ویژگی در هر فرد وجود دارد. در این مدل، درونگرایی و برونگرایی نه تنها به‌عنوان ویژگی‌های مستقل، بلکه به‌عنوان جنبه‌هایی که با سایر ابعاد شخصیت مانند وظیفه‌شناسی و روان‌رنجوری تعامل دارند، مورد بررسی قرار می‌گیرند. از این رو، مدل پنج عاملی به‌عنوان ابزاری کارآمد در پیش‌بینی رفتار و تنظیم اهداف فردی و شغلی شناخته شده است.

 

 

تست MBTI برای تشخیص درونگرایی و برونگرایی

MBTI (Myers-Briggs Type Indicator) یک ابزار شخصیت‌شناسی است که با هدف کمک به افراد در درک و شناخت خود و دیگران توسعه یافته است. این ابزار بر اساس نظریه‌های کارل یونگ در خصوص تیپ‌های شخصیتی و به‌ویژه تفاوت‌های درونگرایی و برونگرایی، توسط کاترین بریگز و دخترش ایزابل مایرز در نیمه قرن بیستم طراحی و گسترش یافت. هدف اصلی مایرز و بریگز از توسعه MBTI این بود که افراد بتوانند نقاط قوت و الگوهای شخصیتی خود را بهتر بشناسند و این شناخت را در زندگی حرفه‌ای، روابط و انتخاب‌های فردی به کار گیرند.

 

ساختار MBTI و مفهوم درونگرایی و برونگرایی

MBTI افراد را در چهار بُعد شخصیتی مختلف ارزیابی می‌کند و ۱۶ تیپ شخصیتی را ایجاد می‌کند. این ابعاد عبارتند از:

 

1. درونگرایی (Introversion) و برونگرایی (Extraversion): این بعد بیانگر جهت‌گیری انرژی فرد است. درونگراها انرژی خود را از خلوت و فعالیت‌های فردی می‌گیرند و برونگراها از تعاملات و ارتباطات اجتماعی.

 

2. حسی (Sensing) و شهودی (Intuition): این بعد مشخص می‌کند که افراد چگونه اطلاعات را درک و پردازش می‌کنند.

 

3. تفکری (Thinking) و احساسی (Feeling): این ویژگی نحوه تصمیم‌گیری افراد را توصیف می‌کند، یعنی تصمیم‌گیری بر پایه منطق یا احساس.

 

4. قضاوتی (Judging) و ادراکی (Perceiving): این بعد نشان می‌دهد که افراد به چه روشی با دنیای بیرون ارتباط برقرار می‌کنند و امور خود را مدیریت می‌کنند.

 

کاربردهای رایج MBTI در حوزه درونگرایی و برونگرایی

• در حوزه شغلی: افراد می‌توانند با درک میزان تمایل خود به درونگرایی یا برونگرایی، نقش‌هایی را انتخاب کنند که با انرژی و انگیزه‌های طبیعی آن‌ها سازگار است.

• در توسعه روابط: MBTI به افراد کمک می‌کند تا ترجیحات شخصیتی خود و اطرافیانشان را بهتر بشناسند و از این طریق به بهبود روابط خود بپردازند.

• در روان‌شناسی و مشاوره: مشاوران از این تست استفاده می‌کنند تا با درک الگوهای شخصیتی مراجعان، به آن‌ها در حل مشکلات و رسیدن به اهداف کمک کنند.

MBTI با ایجاد بینش عمیق در مورد الگوهای شخصیتی و نحوه تعامل افراد، یکی از ابزارهای برجسته در شناخت بهتر خود و دیگران به شمار می‌رود و همچنان در حوزه‌های مختلف به‌ویژه در مورد تفاوت‌های درونگرایی و برونگرایی کاربرد گسترده‌ای دارد.

 

درون‌گرایی چیست و چه ویژگی‌هایی دارد؟

درونگرایی یکی از ابعاد اصلی شخصیت است که در روانشناسی به آن توجه ویژه‌ای شده است. درونگراها افرادی هستند که انرژی خود را از درون خود و از طریق فعالیت‌های انفرادی مانند خواندن کتاب، نوشتن یا تفکر عمیق بدست می‌آورند. این افراد معمولاً ترجیح می‌دهند زمان بیشتری را به تنهایی یا در جمع‌های کوچک و آشنا بگذرانند. از ویژگی‌های بارز درونگراها می‌توان به گوش دادن دقیق، توانایی تمرکز بالا، اندیشه‌ورزی، و دقت در بیان افکار و احساسات اشاره کرد. آنها ممکن است از جمعیت زیاد خسته شوند و نیاز به زمان کافی برای بازسازی انرژی خود داشته باشند. افراد درون‌گرا بیشتر تمایل دارند تا از تنهایی و محیط‌های آرام انرژی بگیرند. این افراد معمولاً زمان‌هایی که تنها هستند یا با تعداد کمی از افراد وقت می‌گذرانند احساس راحتی بیشتری می‌کنند.

 

سارا، یک طراح گرافیک است که بیشتر وقتش را در خانه و در سکوت به کار کردن می‌گذراند. او ترجیح می‌دهد به‌جای شرکت در دورهمی‌های شلوغ، با یک یا دو دوست صمیمی وقت بگذراند و بیشتر به کارهایی مثل نقاشی و کتاب خواندن علاقه دارد. این سبک زندگی باعث می‌شود سارا بهتر بتواند ایده‌ها و احساسات خود را بیان کند و تمرکز بیشتری روی پروژه‌های خلاقانه خود داشته باشد. درون‌گرایی سارا به او کمک می‌کند تا با دقت و عمق بیشتری به جزئیات طراحی‌هایش بپردازد و در زمینه کاری خود به موفقیت‌های زیادی برسد.

 

ویژگی های درونگراها و تشخیص درونگرایی
چگونه درونگراها را تشخیص دهیم؟

 

ویژگی‌های افراد درون‌گرا:

• تمایل به خلوت و سکوت برای تجدید انرژی

• علاقه‌مند به فعالیت‌های فردی مانند مطالعه، نوشتن یا هنرهای دستی

• حساسیت بالا به محرک‌های بیرونی و محیطی

• توجه و دقت بیشتر به احساسات و افکار درونی خود

اگر به انجام فعالیت‌های فردی علاقه‌مندید و از شلوغی دوری می‌کنید، احتمالاً شما یک فرد درون‌گرا هستید.

 

نقاط قوت درونگراها

1. تفکر عمیق و تحلیل: درونگراها معمولاً تمایل دارند که قبل از عمل، به دقت فکر کنند و اطلاعات را تحلیل کنند. این ویژگی به آن‌ها کمک می‌کند تا تصمیمات بهتری بگیرند.

2. خلاقیت فردی: درونگراها اغلب دارای خلاقیت بالایی هستند و می‌توانند ایده‌های جدید را به تنهایی توسعه دهند.

3. توانایی گوش دادن: درونگراها معمولاً شنوندگان خوبی هستند و می‌توانند با دقت به دیگران گوش دهند، که این ویژگی باعث می‌شود احساس همدلی بیشتری داشته باشند.

4. تمرکز بالا: درونگراها معمولاً قادرند برای مدت طولانی بر روی یک پروژه یا وظیفه تمرکز کنند، که به آن‌ها کمک می‌کند تا کارهای عمیق‌تری انجام دهند.

5. استقلال: درونگراها معمولاً از کار کردن به تنهایی لذت می‌برند و می‌توانند به خوبی مستقل عمل کنند، که این ویژگی برای پروژه‌های فردی یا تحقیقاتی بسیار مفید است.

 

برون‌گرایی؛ انرژی از اجتماع و تعاملات بیرونی

برونگراها افرادی هستند که انرژی خود را از محیط بیرون و تعامل با دیگران کسب می‌کنند. این افراد عاشق اجتماع هستند و از بودن در جمع و مشارکت در فعالیت‌های گروهی لذت می‌برند. برونگراها معمولاً افراد پرانرژی و پویا هستند و از اینکه مرکز توجه باشند، خشنود می‌شوند. آنها از ارتباطات اجتماعی، ملاقات با افراد جدید و تجربه‌های جدید انرژی می‌گیرند. ویژگی‌های برونگراها شامل اعتماد به نفس بالا، مهارت‌های اجتماعی قوی، تمایل به ریسک‌پذیری و علاقه‌مند به فعالیت‌های متنوع است. برون‌گراها معمولاً در موقعیت‌های اجتماعی و در کنار دیگران بیشترین انرژی را کسب می‌کنند. آن‌ها به راحتی با افراد جدید ارتباط برقرار کرده و از تجربیات اجتماعی لذت می‌برند.

 

محمد، یک فروشنده موفق است که همیشه با لبخند و انرژی بالا با مشتریان برخورد می‌کند. او از ملاقات با افراد جدید لذت می‌برد و از شلوغی و انرژی جمع برای انجام کارهای روزمره‌اش انگیزه می‌گیرد. محمد به راحتی با دیگران ارتباط برقرار می‌کند و توانایی زیادی در شبکه‌سازی دارد، به طوری که حتی مشتریانش را به دوستان صمیمی تبدیل کرده است. برون‌گرایی او به وی امکان داده تا در کار فروش و بازاریابی به سرعت پیشرفت کند و روابط حرفه‌ای گسترده‌ای بسازد که برای کارش حیاتی است.

 

برونگراها و روش تشخیص برونگرایی

 

ویژگی‌های افراد برون‌گرا:

• پرانرژی و اجتماعی، مخصوصاً در جمع‌ها

• ارتباطات گسترده و دوستان متعدد

• علاقه به ماجراجویی‌ها و تجربه‌های جدید

• تصمیم‌گیری سریع و تمایل به فعالیت‌های گروهی

اگر عاشق تعامل با دیگران هستید و از بودن در اجتماع لذت می‌برید، به احتمال زیاد شما یک فرد برون‌گرا هستید.

 

نقاط قوت برونگراها

1. مهارت‌های اجتماعی قوی: برونگراها معمولاً در برقراری ارتباط با دیگران و ایجاد روابط اجتماعی مهارت دارند. آن‌ها توانایی بالایی در ایجاد تعاملات اجتماعی و شبکه‌سازی دارند.

2. انرژی از تعاملات اجتماعی: برونگراها انرژی خود را از تعاملات با دیگران می‌گیرند. این ویژگی به آن‌ها کمک می‌کند تا در محیط‌های اجتماعی فعال و پرانرژی باشند.

3. خلاقیت در گروه: برونگراها معمولاً ایده‌های جدید را در محیط‌های گروهی به اشتراک می‌گذارند و می‌توانند به عنوان محرک‌های خلاقیت در تیم‌ها عمل کنند.

4. قابلیت رهبری: بسیاری از برونگراها به دلیل مهارت‌های ارتباطی و توانایی جذب دیگران، در نقش‌های رهبری موفق هستند.

5. انعطاف‌پذیری در محیط‌های اجتماعی: برونگراها معمولاً قادرند به راحتی با تغییرات در محیط‌های اجتماعی سازگار شوند و به سرعت با شرایط جدید وفق پیدا کنند.

 

 

شخصیت میان‌گرا؛ تعادل میان درون‌گرایی و برون‌گرایی

میانگراها افرادی هستند که در میان درونگرایی و برونگرایی قرار می‌گیرند و از هر دو ویژگی بهره‌مند هستند. آنها توانایی برقراری ارتباطات اجتماعی خوب و نیز لذت بردن از زمان‌های تنهایی را دارند. میانگراها معمولاً با افراد مختلف به راحتی تعامل می‌کنند و در عین حال نیاز به فضا و زمان خصوصی برای بازسازی انرژی خود دارند. این افراد می‌توانند در موقعیت‌های مختلف با تغییر شرایط به خوبی سازگار شوند و تعادل مناسبی بین فعالیت‌های اجتماعی و فردی خود ایجاد کنند. افراد میان‌گرا، بسته به موقعیت می‌توانند رفتارهای درون‌گرا یا برون‌گرا از خود نشان دهند.

 

آیدا، یک مربی ورزشی است که هم از وقت گذراندن با خود لذت می‌برد و هم از کار با دیگران انرژی می‌گیرد. او به راحتی می‌تواند با شاگردانش ارتباط برقرار کند و آن‌ها را تشویق به تلاش بیشتر کند، اما در عین حال، از زمان‌هایی که به‌تنهایی برای تمرین خود صرف می‌کند نیز به‌خوبی بهره می‌برد. وقتی آیدا خسته است، زمانش را به تمرینات شخصی در سکوت و خلوت اختصاص می‌دهد و وقتی که پرانرژی است، با شاگردان خود تعامل بیشتری دارد. این ویژگی میان‌گرایی به او کمک می‌کند که همواره تعادل مناسبی میان زندگی شخصی و حرفه‌ای خود برقرار کند.

 

میانگراها و ویژگی های آنها
چگونه افراد میانگرا را بشناسیم؟

 

ویژگی‌های افراد میان‌گرا:

• انعطاف‌پذیری در شرایط مختلف اجتماعی

• توانایی فعالیت و لذت بردن هم در جمع و هم به‌تنهایی

• برقراری تعادل در بین تعاملات اجتماعی و خلوت

• درک و همدلی بالا در ارتباطات بین‌فردی

افراد میان‌گرا، با بهره‌گیری از هر دو جنبه‌ی شخصیتی، می‌توانند در موقعیت‌های مختلف موفق باشند و روابط موثرتری برقرار کنند.

 

عقیده روان شناسان برجسته راجع به برونگرایی و درونگرایی

1. کارل یونگ:

یونگ، یکی از بنیان‌گذاران روانشناسی تحلیلی، درونگرایی و برونگرایی را به عنوان دو نوع شخصیت اصلی معرفی کرد. او بر این باور بود که درونگرایان بیشتر به دنیای درونی خود و افکار و احساساتشان توجه دارند، در حالی که برونگرایان به دنیای بیرونی و تعاملات اجتماعی علاقه‌مندتر هستند.

 

2. هنری موری:

موری معتقد بود که درونگرایی و برونگرایی می‌توانند تأثیرات عمیقی بر انگیزه‌ها و رفتارهای افراد داشته باشند. او به این نکته اشاره کرد که افراد درونگرا معمولاً به دنبال آرامش و تفکر عمیق هستند، در حالی که برونگراها تمایل دارند در محیط‌های اجتماعی فعال باشند.

 

3. دانیل گولمن:

گولمن، نویسنده کتاب “هوش هیجانی”، تأکید کرد که هر دو ویژگی درونگرایی و برونگرایی می‌توانند به موفقیت‌های اجتماعی و حرفه‌ای منجر شوند. او بر این باور است که توانایی شناخت و مدیریت احساسات خود و دیگران برای هر دو نوع شخصیت ضروری است.

 

4. سوزان کین:

نویسنده کتاب “درونگراها: قدرت‌های خاموش”، به اهمیت درونگرایی در جامعه مدرن پرداخته و تأکید می‌کند که درونگرایان می‌توانند با توانایی‌های خاص خود مانند تفکر عمیق و خلاقیت، به جامعه خدمت کنند. او همچنین اشاره می‌کند که جامعه باید ارزش‌های هر دو نوع شخصیت را بیشتر بشناسد و بپذیرد.

 

5. مارتین سلیگمن:

سلیگمن، بنیان‌گذار روانشناسی مثبت، بر این نکته تأکید دارد که هر دو نوع شخصیت می‌توانند به شکوفایی فردی و اجتماعی کمک کنند. او معتقد است که شناخت نقاط قوت و ضعف هر نوع شخصیت می‌تواند به افراد کمک کند تا بهترین نسخه از خود را ارائه دهند.

 

 

چگونه درون‌گراها، برون‌گراها و میانگراها در محیط کار موفق می‌شوند؟

در محیط کاری، رفتارهای درون‌گرایان و برون‌گرایان می‌تواند تأثیرات متفاوتی بر عملکرد و ارتباطات آن‌ها داشته باشد. علی، یک برنامه‌نویس درون‌گرا است که برای انجام پروژه‌های پیچیده به تمرکز و سکوت نیاز دارد. او ترجیح می‌دهد بیشتر روزش را به‌تنهایی پشت کامپیوتر سپری کند و زمانی را به حل مسائل فنی اختصاص دهد. در مقابل، نازنین یک مدیر پروژه برون‌گرا است که با انگیزه و انرژی بالا، جلسات تیمی را هدایت می‌کند و برای پیشبرد پروژه به تعامل مداوم با دیگران نیاز دارد. هر دوی آن‌ها با سبک کاری متفاوت خود در محیط کار موفق هستند، چراکه علی در کارهای فنی تخصص دارد و نازنین با هدایت تیم و ایجاد همبستگی به رشد پروژه کمک می‌کند.

 

 

نکات کلیدی در موفقیت افراد درون‌گرا:

• تمرکز و دقت بالا در وظایف

• استقلال و انجام وظایف بدون نیاز به نظارت مداوم

• عملکرد بالا در محیط‌های کم‌تنش و خلوت

 

نکات کلیدی در موفقیت افراد برون‌گرا:

• توانایی شبکه‌سازی و ایجاد ارتباطات گسترده

• قدرت رهبری و ایجاد انگیزه در تیم‌های کاری

• عملکرد بهتر در محیط‌های پویا و شلوغ

 

موفقیت افراد میانگرا در محیط کار:

افراد میان‌گرا نیز با استفاده از ویژگی‌های هر دو تیپ شخصیتی می‌توانند نقش‌های متنوعی را بر عهده بگیرند و به‌صورت انعطاف‌پذیر در تیم‌های مختلف فعالیت کنند.

 

این موارد را با هم اشتباه نگیرید:

بسیاری از افراد، به اشتباه فکر می‌کنند که درون‌گراها افرادی خجالتی و برون‌گراها همواره شاد و بی‌خیال هستند. این باورها لزوماً درست نیستند. در ادامه چند مثال از این اشتباهات مشاهده می کنید.

 

یک درونگرا که به اشتباه خجالتی دیده می شود:

بسیاری از اطرافیان فاطمه، او را خجالتی می‌دانند، چراکه او اغلب در دورهمی‌ها ساکت است و بیشتر به شنیدن دیگران علاقه دارد تا صحبت کردن. اما واقعیت این است که فاطمه فردی درون‌گراست، نه خجالتی. او ترجیح می‌دهد افکار و ایده‌های خود را در خلوت و آرامش پردازش کند و وقتی شرایط را مناسب ببیند، می‌تواند به راحتی درباره موضوعات عمیق صحبت کند.

 

یک برونگرا که به عنوان فردی بی غم دیده می شود:

در مقابل، سعید که برون‌گرا است، همیشه به‌عنوان فردی شاد و بی‌دغدغه شناخته می‌شود، اما دوستان نزدیکش می‌دانند که او نیز نگرانی‌های خودش را دارد و از گفتگو با دیگران برای حل مشکلاتش کمک می‌گیرد.

 

یک میانگرا که دیگران تصور می کنند هویت مشخصی ندارد:

زهرا یک شخصیت میانگراست که بسیاری از اطرافیانش گمان می‌کنند که او هیچ‌گاه در هیچ گروه اجتماعی نمی‌تواند به طور کامل جای بگیرد. اما در واقع، زهرا به دلیل توانایی متعادل کردن تعاملات اجتماعی و نیاز به تنهایی، در بسیاری از موقعیت‌ها بهتر عمل می‌کند. او می‌تواند به راحتی با دوستانش به گفتگو بنشیند و از مشارکت در جمع لذت ببرد، اما در عین حال، زمانی را نیز برای خود و اندیشیدن به مسائل مختلف اختصاص می‌دهد.

 

باورهای اشتباه در مورد درونگراها:

 

راجع به درونگراها اشتباه نکنید

 

1. خجالتی و منزوی:

بسیاری از مردم فکر می‌کنند که درونگراها خجالتی و منزوی هستند، در حالی که آنها اغلب توانایی برقراری ارتباط اجتماعی خوبی دارند.

 

2. ضد اجتماعی:

این باور که درونگراها ضد اجتماعی هستند اشتباه است. آنها فقط از جمع‌های کوچک و آشنا لذت می‌برند.

 

3. عدم توانایی رهبری:

بسیاری فکر می‌کنند که درونگراها نمی‌توانند رهبران خوبی باشند. در واقع، آنها می‌توانند رهبران موثر و متفکری باشند.

 

4. کم‌حرفی نشانه نداشتن ایده:

این فرض که کم‌حرفی درونگراها به معنای نداشتن ایده است، نادرست است. درونگراها اغلب فکرهای عمیق و ایده‌های خلاقانه‌ای دارند.

 

5. بی‌اعتماد به نفس:

این باور که درونگراها بی‌اعتماد به نفس هستند، درست نیست. آنها فقط ممکن است نیاز به زمان بیشتری برای نشان دادن اعتماد به نفس خود داشته باشند.

 

باورهای اشتباه در مورد برونگراها:

باورهای اشتباه راجع به برونگراها

 

1. سطحی بودن:

این باور که برونگراها سطحی و بی‌فکر هستند، نادرست است. بسیاری از برونگراها می‌توانند بسیار عمیق و اندیشمند باشند.

 

2. نیازمند توجه:

فکر می‌کنند که برونگراها همیشه به دنبال توجه هستند، در حالی که آنها از تعاملات اجتماعی انرژی می‌گیرند.

 

3. عدم توانایی تمرکز:

این فرض که برونگراها نمی‌توانند تمرکز کنند، اشتباه است. آنها می‌توانند در محیط‌های پرانرژی به خوبی کار کنند.

 

4. پرخاشگر بودن:

باور اینکه برونگراها همیشه پرخاشگر و پرانرژی هستند، نادرست است. آنها می‌توانند بسیار مهربان و ملایم باشند.

 

5. همیشه اجتماعی:

فکر می‌کنند که برونگراها همیشه باید در حال تعامل باشند. در واقع، آنها نیز به زمان تنهایی و استراحت نیاز دارند.

 

باورهای اشتباه درمورد میانگراها:

 

اشتباهات رایج درباره میانگراها

 

1. میانگراها همیشه تعادل دارند:

بسیاری فکر می‌کنند که میانگراها همیشه در تعادل کامل بین درونگرایی و برونگرایی هستند، اما آنها نیز ممکن است در موقعیت‌های مختلف تمایل به یکی از این دو داشته باشند.

 

2. میانگراها تصمیم‌گیری نمی‌کنند:

این باور اشتباه وجود دارد که میانگراها نمی‌توانند تصمیمات قطعی بگیرند، در حالی که آنها می‌توانند با توجه به شرایط بهترین تصمیم را بگیرند.

 

3. میانگراها هویت مشخصی ندارند:

برخی معتقدند که میانگراها به دلیل ترکیب ویژگی‌های درونگرایی و برونگرایی، هویت شخصیتی مشخصی ندارند، اما آنها نیز ویژگی‌ها و علایق منحصر به فرد خود را دارند.

 

4. میانگراها کمتر موفق هستند:

این فرض که میانگراها به دلیل نبود تمایل شدید به یکی از دو جهت، نمی‌توانند به موفقیت‌های بزرگ دست یابند، نادرست است. آنها می‌توانند با تطبیق‌پذیری بالای خود به موفقیت‌های قابل توجهی دست پیدا کنند.

 

5. میانگراها نیاز به کمک ندارند:

این باور که میانگراها همیشه به دلیل توانایی تعادل بین فعالیت‌های اجتماعی و فردی، نیازی به حمایت یا کمک ندارند، صحیح نیست. آنها نیز مانند دیگران به زمان بازسازی و حمایت نیاز دارند.

 

معرفی کتاب های موثر در شناخت برونگرایی و درونگرایی

1. درونگرایان: قدرت‌های خاموش (Quiet: The Power of Introverts in a World That Can’t Stop Talking) – سوزان کین (Susan Cain)

این کتاب به بررسی اهمیت درونگرایی در جامعه مدرن می‌پردازد و استدلال می‌کند که درونگرایان دارای توانمندی‌های خاصی هستند که می‌توانند به پیشرفت‌های اجتماعی و حرفه‌ای کمک کنند. کین با ارائه مثال‌های واقعی و تحقیقات علمی، نشان می‌دهد که چگونه درونگرایان می‌توانند با تفکر عمیق و خلاقیت، به ایده‌ها و نوآوری‌های جدید دست یابند و همچنین به چالش‌هایی که آن‌ها در محیط‌های اجتماعی مواجه هستند، اشاره می‌کند.

 

2. برونگرایی: چگونه از آن استفاده کنیم (The Introvert Advantage: How to Thrive in an Extrovert World) – مارتین آندرسون (Marti Olsen Laney)

این کتاب به بررسی مزایا و چالش‌های درونگرایی و برونگرایی می‌پردازد. نویسنده توضیح می‌دهد که چگونه درونگراها می‌توانند از ویژگی‌های خود به عنوان یک مزیت استفاده کنند و راهکارهایی برای مدیریت تعاملات اجتماعی و بهره‌برداری از نقاط قوت خود ارائه می‌دهد. این کتاب به خوانندگان کمک می‌کند تا با شناخت بهتر از خود، در دنیای پرهیاهوی اجتماعی موفق‌تر عمل کنند.

 

3. چگونه با افراد برونگرا ارتباط برقرار کنیم (How to Talk to Anyone: 92 Little Tricks for Big Success in Relationships) – لیل لود (Leil Lowndes)

این کتاب شامل تکنیک‌ها و راهکارهایی برای برقراری ارتباط مؤثر با دیگران، به ویژه برونگراها است. لود با ارائه نکات عملی و استراتژی‌ها، به خوانندگان کمک می‌کند تا در تعاملات اجتماعی خود موفق‌تر باشند. این کتاب به ویژه برای درونگراها مفید است که ممکن است در برقراری ارتباط با افراد برونگرا چالش‌هایی داشته باشند.

 

4. درونگرایی و برونگرایی: دو نوع شخصیت (Personality Types: Using the Enneagram for Self-Discovery) – ایوان دیمارکو (Don Richard Riso  Russ Hudson)

این کتاب به بررسی انواع شخصیت‌ها با تمرکز بر درونگرایی و برونگرایی می‌پردازد. نویسندگان با استفاده از مدل انیاگرام، ویژگی‌های مختلف شخصیت‌ها را تحلیل کرده و نشان می‌دهند که چگونه این ویژگی‌ها می‌توانند بر رفتار و روابط فرد تأثیر بگذارند. این کتاب به خوانندگان کمک می‌کند تا خود را بهتر بشناسند و روابط خود را بهبود بخشند.

 

5. درونگراها: قدرت‌های خاموش (The Secret Power of Introverts) – سوزان کین (Susan Cain)

در این کتاب، سوزان کین به بررسی تأثیرات فرهنگی و اجتماعی بر درونگرایان پرداخته و راهکارهایی برای استفاده از قدرت‌های درونگرایی ارائه می‌دهد. او با استناد به تحقیقات علمی و مثال‌های واقعی، نشان می‌دهد که چگونه درونگرایان می‌توانند به موفقیت‌های بزرگ دست یابند و جامعه را تحت تأثیر قرار دهند. این کتاب به درونگراها کمک می‌کند تا با اعتماد به نفس بیشتری در دنیای اجتماعی عمل کنند.

 

نتیجه‌گیری: شناخت بهتر خود برای موفقیت بیشتر

شناخت ویژگی‌های شخصیتی درونگرایی، برونگرایی و میانگرایی، نه‌تنها به ما کمک می‌کند تا روابط بهتری با دیگران داشته باشیم، بلکه به ما اجازه می‌دهد تا محیط کاری و زندگی خود را طوری انتخاب کنیم که با شخصیت ما سازگارتر باشد. وقتی از ویژگی‌های خود و دیگران آگاه باشیم، می‌توانیم بهتر تعامل کنیم و نیازهای مختلف خود و اطرافیانمان را درک کنیم. این آگاهی به ما کمک می‌کند که در موقعیت‌های مختلف، رفتارهای مناسبی داشته باشیم و سوءتفاهم‌ها و تنش‌ها را کاهش دهیم.

علاوه بر این، درک صحیح از این ویژگی‌ها می‌تواند به ما در انتخاب مسیر شغلی مناسب کمک کند. برای مثال، فردی که ویژگی‌های درونگرایی دارد، ممکن است در شغل‌هایی که نیاز به تمرکز و کار انفرادی دارند، موفق‌تر باشد، در حالی که یک فرد برونگرا می‌تواند در مشاغلی که ارتباطات اجتماعی و تعاملات زیاد دارند، بهتر عمل کند. میانگراها نیز با داشتن تعادل درونگرایی و برونگرایی، می‌توانند در بسیاری از موقعیت‌های شغلی عملکرد مناسبی داشته باشند. به این ترتیب، با شناخت دقیق ویژگی‌های شخصیتی خود، می‌توانیم تصمیم‌های هوشمندانه‌تری بگیریم و زندگی حرفه‌ای و شخصی خود را بهبود ببخشیم.

 

یک مثال از تشخیص صحیح ویژگی های هر گروه

بهروز، مدیر یک شرکت کوچک است که پس از شناخت ویژگی‌های شخصیتی کارکنانش، تصمیم گرفت وظایف را بر اساس نوع شخصیت هر فرد تقسیم‌بندی کند. او متوجه شد که کارکنان درون‌گرا در بخش‌های فنی و تحقیقاتی عملکرد بهتری دارند و کارکنان برون‌گرا در واحدهای ارتباط با مشتریان و فروش موفق‌تر عمل می‌کنند. این شناخت به بهروز کمک کرد تا تیم کاری موثرتری بسازد و بهره‌وری شرکت را افزایش دهد.

 

 

سوال خود را در بخش دیدگاه ها بنویسید تا متخصصان سایت پاسخ دهند.

دیدگاهتان را بنویسید