در افسانهی یونانی «پرومته»، خدایان آتش را از انسانها دریغ کردند چون باور داشتند انسانها لیاقت اعتماد ندارند. پرومته با شجاعت آتش را به انسانها بخشید و همین بیاعتمادی خدایان، سرنوشت او را به زنجیر کشید. این داستان نشان میدهد که بیاعتمادی چگونه میتواند سرنوشت فرد یا جامعه را تغییر دهد.این طرحواره نیز در روان انسان همان نقشی را ایفا میکند که بیاعتمادی خدایان در اسطورهها داشت: محدودکننده، پرهزینه و پر از رنج.
طرحواره بی اعتمادی چیست
طرحواره بیاعتمادی (Mistrust-Abuse Schema) یکی از طرحوارههای ناسازگار اولیه است که در نظریه جفری یانگ مطرح شده است. فردی که این طرحواره را تجربه میکند، باور دارد دیگران قصد سوءاستفاده، فریب یا خیانت دارند. این باور به شکل ناخودآگاه در روابط روزمره فعال میشود و باعث میشود فرد همیشه در حالت دفاعی قرار بگیرد.
این طرحواره معمولاً در دوران کودکی شکل میگیرد. کودکانی که در معرض بیثباتی، خشونت یا خیانت قرار میگیرند، یاد میگیرند که اعتماد کردن خطرناک است. این الگو در بزرگسالی نیز ادامه پیدا میکند و روابط عاطفی، شغلی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار میدهد.
طرحواره بیاعتمادی نه تنها روابط نزدیک را تخریب میکند، بلکه باعث اضطراب اجتماعی و انزوای فرد نیز میشود. فردی که همیشه انتظار خیانت دارد، نمیتواند احساس امنیت کند و همین موضوع کیفیت زندگی او را کاهش میدهد.
ریشههای شکلگیری طرحواره بی اعتمادی
ریشههای این طرحواره اغلب در تجربیات کودکی نهفتهاند. کودکانی که والدینشان رفتارهای متناقض یا خشونتآمیز داشتهاند، به این نتیجه میرسند که دنیا جای امنی نیست. این تجربهها به مرور زمان به باورهای عمیق و پایدار تبدیل میشوند.
عوامل دیگری مانند سوءاستفاده جسمی (Physical Abuse)، عاطفی (Emotional Abuse) یا حتی خیانت والدین به یکدیگر نیز میتوانند این طرحواره را تقویت کنند. در چنین شرایطی کودک یاد میگیرد که اعتماد مساوی با آسیب است.
مطالعات نویسندگانی مانند John Bowlby و Jeffrey Young نشان دادهاند که دلبستگی ناایمن (Insecure Attachment) یکی از مهمترین عوامل شکلگیری این طرحواره است. وقتی کودک احساس امنیت نمیکند، ذهن او برای همیشه به سمت بیاعتمادی سوق داده میشود.
نشانههای طرحواره بی اعتمادی
افرادی که این طرحواره را دارند، معمولاً در روابط خود دچار سوءظن دائمی هستند. آنها به سختی میتوانند به دیگران اعتماد کنند و حتی در روابط نزدیک هم همیشه به دنبال نشانهای از خیانت یا فریب میگردند.
این افراد اغلب احساس میکنند که باید همیشه مراقب باشند. آنها در روابط کاری یا عاطفی به راحتی دچار تنش میشوند و کوچکترین رفتار دیگران را به عنوان تهدید تعبیر میکنند.
یکی دیگر از نشانههای مهم این طرحواره، کنارهگیری از روابط صمیمی است. فرد برای جلوگیری از آسیب احتمالی، ترجیح میدهد وارد رابطه عمیق نشود یا روابط خود را سطحی نگه دارد.
تأثیر طرحواره بی اعتمادی بر روابط عاطفی
طرحواره بیاعتمادی روابط عاطفی را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد. فردی که همیشه انتظار خیانت دارد، نمیتواند به شریک زندگی خود اعتماد کند و همین موضوع باعث ایجاد تنشهای مداوم میشود.
این تنشها به مرور زمان باعث سردی رابطه میشوند. شریک زندگی فرد احساس میکند که هرگز نمیتواند اعتماد او را جلب کند و همین موضوع باعث فرسودگی عاطفی میشود.
در بسیاری از موارد، این طرحواره منجر به شکست روابط میشود. فردی که نمیتواند اعتماد کند، در نهایت روابط خود را از دست میدهد و همین موضوع باور او را درباره بیاعتمادی بیشتر تقویت میکند.

تأثیر طرحواره بی اعتمادی بر محیط کاری
طرحواره بیاعتمادی تنها به روابط عاطفی محدود نمیشود و در محیط کاری نیز اثرات قابل توجهی دارد. فردی که این طرحواره را دارد، به سختی میتواند به همکاران یا مدیران خود اعتماد کند. او ممکن است تصور کند که دیگران قصد دارند از تلاشهایش سوءاستفاده کنند یا جایگاه او را تهدید کنند.
این نگرش باعث میشود فرد در همکاریهای گروهی عملکرد ضعیفی داشته باشد. او به جای تمرکز بر اهداف مشترک، بیشتر انرژی خود را صرف مراقبت از منافع شخصی میکند. همین موضوع میتواند مانع پیشرفت شغلی و ایجاد روابط سالم کاری شود.
در بلندمدت، این بیاعتمادی منجر به فرسودگی شغلی (Burnout) و کاهش رضایت شغلی میشود. فرد احساس میکند که همیشه در حال جنگیدن است و هیچگاه نمیتواند محیطی امن برای رشد پیدا کند.
تفاوت طرحواره بی اعتمادی با احتیاط سالم
بیاعتمادی افراطی با احتیاط سالم تفاوت دارد. احتیاط سالم به فرد کمک میکند تا در روابط خود مرزهای مشخصی داشته باشد و از آسیبهای احتمالی جلوگیری کند. اما طرحواره بیاعتمادی باعث میشود فرد حتی در شرایط امن نیز احساس خطر کند.
برای روشنتر شدن این تفاوت، جدول زیر را ببینید:
| ویژگی | احتیاط سالم (Healthy Caution) | طرحواره بیاعتمادی (Mistrust Schema) |
|---|---|---|
| سطح اعتماد | متعادل و منطقی | بسیار پایین و افراطی |
| واکنش به دیگران | بررسی شواهد قبل از قضاوت | پیشفرض بر خیانت و سوءاستفاده |
| نتیجه در روابط | ایجاد مرزهای سالم | تنش، انزوا و شکست رابطه |
این مقایسه نشان میدهد که احتیاط سالم میتواند به رشد فردی کمک کند، در حالی که طرحواره بیاعتمادی مانع رشد و آرامش میشود.
درمان طرحواره بی اعتمادی
درمان این طرحواره معمولاً با رویکرد طرحوارهدرمانی (Schema Therapy) انجام میشود. در این روش، درمانگر به فرد کمک میکند تا ریشههای باورهای ناسازگار خود را شناسایی کند و آنها را به چالش بکشد.
یکی از تکنیکهای مهم در این درمان، بازسازی شناختی (Cognitive Restructuring) است. فرد یاد میگیرد که افکار خودکار منفی را شناسایی کند و آنها را با افکار منطقیتر جایگزین کند.
همچنین استفاده از تکنیکهای تجربی مانند تصویرسازی ذهنی (Imagery Rescripting) به فرد کمک میکند تا خاطرات آسیبزا را بازنویسی کند و احساس امنیت بیشتری پیدا کند.
راهکارهای عملی برای مقابله با طرحواره بی اعتمادی
برای مقابله با این طرحواره، فرد میتواند از راهکارهای ساده اما مؤثر استفاده کند. این راهکارها به او کمک میکنند تا به تدریج اعتماد بیشتری به دیگران پیدا کند.
راهکارهای پیشنهادی
- تمرین گفتوگوی صادقانه با افراد نزدیک
- نوشتن افکار منفی و بررسی شواهد واقعی
- تمرکز بر روابطی که تجربه مثبت ایجاد کردهاند
- استفاده از تمرینات ذهنآگاهی (Mindfulness) برای کاهش اضطراب
تمرینهای روزانه
تمرین اعتماد کوچک
هر روز یک کار کوچک به دیگران بسپارید و نتیجه را مشاهده کنید. این تمرین به تدریج باور شما را درباره اعتماد تغییر میدهد.
تمرین بازنگری افکار
وقتی به کسی شک میکنید، از خود بپرسید: «آیا شواهد واقعی برای این فکر دارم یا این فقط یک ترس قدیمی است؟»
نقش فرهنگ و جامعه در تقویت یا کاهش طرحواره بی اعتمادی
فرهنگ و جامعه نقش مهمی در شکلگیری و تقویت این طرحواره دارند. در جوامعی که سطح اعتماد اجتماعی پایین است، افراد بیشتر در معرض بیاعتمادی قرار میگیرند.
رسانهها، سیاستها و حتی تجربههای جمعی مانند جنگ یا بحرانهای اقتصادی میتوانند این طرحواره را تقویت کنند. وقتی افراد احساس کنند که دیگران به دنبال منافع شخصی هستند، بیاعتمادی به یک هنجار اجتماعی تبدیل میشود.
در مقابل، جوامعی که بر شفافیت، عدالت و همکاری تأکید دارند، میتوانند زمینهای برای کاهش این طرحواره فراهم کنند. در چنین جوامعی، افراد راحتتر به یکدیگر اعتماد میکنند و روابط سالمتری شکل میگیرد.

نقش طرحواره بی اعتمادی در سلامت روان
طرحواره بیاعتمادی تنها روابط اجتماعی را تحت تأثیر قرار نمیدهد، بلکه سلامت روان فرد را نیز تهدید میکند. فردی که همواره در حالت دفاعی قرار دارد، سطح بالایی از اضطراب (Anxiety) و استرس مزمن (Chronic Stress) را تجربه میکند. این وضعیت میتواند به مشکلات جسمی مانند اختلال خواب و ضعف سیستم ایمنی نیز منجر شود.
افسردگی (Depression) یکی دیگر از پیامدهای رایج این طرحواره است. وقتی فرد احساس میکند هیچکس قابل اعتماد نیست، دچار ناامیدی و انزوا میشود. این احساسات به مرور زمان میتوانند به افسردگی شدید منجر شوند.
تحقیقات Aaron Beck و Judith Beck نشان دادهاند که باورهای منفی پایدار درباره دیگران، یکی از عوامل اصلی اختلالات خلقی محسوب میشوند. بنابراین درمان این طرحواره نه تنها روابط بلکه سلامت روان کلی فرد را بهبود میبخشد.
نقش طرحواره بی اعتمادی در خانواده
خانواده جایی است که اعتماد باید بیشترین حضور را داشته باشد. اما وقتی یکی از اعضای خانواده دچار طرحواره بیاعتمادی باشد، روابط خانوادگی به شدت آسیب میبیند.
این فرد ممکن است دائماً رفتارهای دیگران را زیر سؤال ببرد و حتی محبت اعضای خانواده را نیز به عنوان فریب تعبیر کند. چنین نگرشی باعث ایجاد تنش و فاصله عاطفی در خانواده میشود.
در بلندمدت، این وضعیت میتواند منجر به قطع ارتباط یا روابط سرد و رسمی شود. خانوادهای که اعتماد در آن وجود ندارد، نمیتواند محیطی امن برای رشد و آرامش اعضا فراهم کند.
کتابهای پیشنهادی برای شناخت و درمان طرحواره بی اعتمادی
برای درک بهتر این موضوع، کتابهای متعددی توسط ناشران معتبر فارسی منتشر شدهاند که میتوانند به مخاطبان کمک کنند:
- طرحوارهدرمانی (Schema Therapy) – ترجمه از آثار Jeffrey Young، نشر ارجمند
- زندگی خود را دوباره بیافرینید – نوشته Janet Klosko و Jeffrey Young، نشر قطره
- طرحوارههای ناسازگار اولیه – نوشته David Bernstein، نشر نی
- شناخت طرحوارهها و درمان آنها – مجموعه مقالات علمی، نشر رشد
این کتابها با زبانی علمی اما قابل فهم نوشته شدهاند و میتوانند هم برای متخصصان و هم برای عموم مردم مفید باشند.
نقل قولهای روانشناسان درباره اعتماد
- Erik Erikson: «اعتماد نخستین وظیفه روانی انسان است. بدون آن، هیچ رابطهای پایدار نمیماند.»
- Carl Rogers: «وقتی به دیگران اعتماد میکنیم، به خودمان نیز اجازه رشد میدهیم.»
- Albert Ellis: «بیاعتمادی افراطی، همانقدر غیرمنطقی است که اعتماد بیچونوچرا.»
این جملات نشان میدهند که اعتماد نه تنها یک نیاز روانی، بلکه یک اصل اساسی برای رشد فردی و اجتماعی است.
نتیجهگیری
طرحواره بیاعتمادی یکی از مهمترین موانع در مسیر ایجاد روابط سالم و زندگی رضایتبخش است. این طرحواره ریشه در تجربیات کودکی دارد و میتواند تمام ابعاد زندگی فرد را تحت تأثیر قرار دهد.
شناخت نشانهها، درک ریشهها و استفاده از روشهای درمانی مانند طرحوارهدرمانی میتواند به فرد کمک کند تا این الگو را تغییر دهد. همچنین مطالعه کتابهای علمی و تمرین راهکارهای عملی، مسیر بهبودی را هموارتر میکند.
اعتماد، سنگبنای روابط انسانی است. بازسازی آن شاید دشوار باشد، اما امکانپذیر است و میتواند زندگی فرد را به شکلی عمیق متحول کند.

